استفاده از رویکرد "یادگیری بدنمند و فاکتورهای فیزیکی[1]" در کلاس درس
تئوری یادگیری بدنمند و فاکتورهای فیزیکی چیست؟
یادگیری بدنمند و فاکتورهای فیزیکی اشاره به استراتژیهایی دارد که در آنها از حرکات فیزیکی بدن برای بهبود یادگیری استفاده میشود. در دیدگاهی کلیتر، یادگیری بدنمند اغلب نقش هیجانات در یادگیری را نیز دربرمیگیرد، اما در این مقاله به این موضوع اشارهای نمیکنیم. برخلاف بسیاری از استراتژیهایی که در دیگر مقالات به آنها اشاره کردیم و تمرکزشان بر بهبود توانایی ذهن برای جذب، سازماندهی و به کارگیری دانش و مهارتهای جدید است، رویکردهایی که از بدن و حرکات فیزیکی برای بهبود آموزش و یادگیری استفاده میکنند بر این فرضیه استوار هستند که ذهن ارتباط تنگاتنگی با بدن و تجربیات حسی آن دارد.
گفته شده است که با طراحی فعالیتهایی که از روش چند حسی[2] دانشآموزان را درگیر خود میکنند، اطلاعات جدید به سادگی قابل فهم و فراموش نشدنی خواهند بود. برخی از فعالیتها و رویکردها برای استفاده از یادگیری بدنمند و فعالیت فیزیکی در کلاس درس؛ شامل بازی کردن، نمایش، اشارات و حرکات موقع سخن گفتن، حرکت کردن و دنبال کردن میباشند.
در حیطهی دیگری از علوم شناختی به اهمیت ورزش کردن، تغذیه و خواب پرداخته شده است. با وجود اینکه این فاکتورها با علوم شناختی در ارتباط هستند، ولی ما به ذکر جزئیات این موارد نمیپردازیم، زیرا خارج از حیطه این مقاله است.
معلمان چطور از رویکرد یادگیری بدنمند و فاکتورهای فیزیکی در کلاس درس استفاده میکنند؟
مدارس مکررا به فاکتورهای فیزیکی که به یادگیری مرتبط هستند اشاره میکنند. برخی از این موارد عبارتند از:
ورزش فیزیکی به عنوان بخشی از برنامه درسی منظم مدرسه
همراه شدن فعالیت فیزیکی با درسهایی که مربوط به ورزش نیستند
باشگاههای صبحانه برای بهبود تغذیه
آموزش بهداشت خواب