تئوری جاگذاری چیست؟
جاگذاری شامل تکالیف یا فعالیتهای متوالی است به طوریکه محتوای یادگیری توسط چندین محتوا یا فعالیت نسبتا (نه کاملا) متفاوت از هم جدا میشوند. با اینکه این روش ممکن است مشابه تکنیک تمرین با فاصله به نظر بیاید، اما در تکنیک جاگذاری محتوای فعالیتها یا تکلیفها اشتراکهایی با هم دارند در حالیکه در تمرین با فاصله وقفههای زمانی وجود دارد که افراد به فعالیتهای کاملا غیرمرتبط میپردازند.
در واقع در این روش محتوای درسی مشابه و با تفاوت کم به دانشآموزان ارائه میشود و به این ترتیب این روش به دانشآموزان کمک خواهد کرد تا بین آیتمهای یادگیری مرتبط اما مجزا تفاوت قائل شوند. وقتی که دانشآموزان یک سری فعالیتهای مرتبط را انجام میدهند، به مرور زمان یاد میگیرند که برای سؤالهای مشخص مناسبترین روش پاسخدهی را انتخاب کنند.
تکنیک جاگذاری با استفاده از این وقفهها به ابقاء حافظه بلند مدت کمک میکند (مانند تکنیک تمرین با فاصله). علاوه بر این، در این تکنیک، ایجاد مقایسهها به افراد این امکان را میدهد که طرحوارهها یا الگوهای پیچیدهتری داشته باشند.
یک مثال کاربردی:
آقای احمدی وقتی که مبحث تقسیم را به دانشآموزان تدریس میکرد برای اینکه متوجه پیشرفت یا وجود نقطه ضعف در یادگیری دانشآموزان شود، علاقه داشت تا آنها را بیازماید. او برای اینکه مطمئن شود دانشآموزانش باید سخت فکر کنند تا تقسیمها را حل کنند، مسائل مختلف را با صورت و مخرجهای متفاوتی جاگذاری میکند. آقای احمدی فکر میکند که اگر از دانشآموزان خود بخواهد تفاوت ظریف بین این مسائل متفاوت را درک کنند، میتواند یادگیری را در ذهن آنها حک کرده و توانایی دانشآموزان برای انتخاب بهترین استراتژی برای حل تقسیمها در آینده را بهبود ببخشد.
در این مقاله به تکنیک جاگذاری پرداختیم. در مقالات بعدی به دیگر تکنیکهای علوم شناختی که در کلاس درس قابل استفاده هستند اشاره خواهیم کرد.
- این مطلب با عنوان COGNITIVE SCIENCE APROACHES IN THE CLASSROOM: A REVIEW OF THE EVIDENCE در وبسایت educationendowmentfoundation منتشر شده و با عنوان «استفاده از رویکرد جاگذاری در کلاس درس» توسط نسترن کاظمیان، پژوهشگر حوزهی علوم شناختی، ترجمه شده است. وب سایت راهنما آکادمی آن را در تاریخ 6 مهر1400 با همان عنوان منتشر کرده است.