چرا باید گاهی بگذارید کودکان شکست بخورند؟

خودتان و آن‌ها خوشحال‌تر خواهید بود؛

 

شاید وقتی کودک شکست می‌خورد، به نظر بیاید که تقصیر ما بوده است و ما به عنوان والد، اشتباهی مرتکب شده‌ایم. اما اگر مفهوم متداول "شکست" را کنار بگذاریم و به معنای واقعی آن دقت کنیم، دیدگاهمان نسبت به خود و فرزندان تغییر می‌کند.

مگان لِیهی، مربی رسمی والدین، مقاله نویس واشنگتن پست و صاحب سه فرزند می گوید: «شکست یعنی کاری درست پیش نرود؛ چه به خاطر کم کاری خودمان و چه به دلیل نامساعد بودن شرایط.»

قطعا با دیدن تقلای کودک، به ضعف‌های خودمان پی می‌بریم. به همین دلیل است که خانم لیهی می‌گوید باید از ابتدا گفتمان درباره‌ی شکست تغییر ایجاد کنیم.

او می‌گوید: «اگر والدین خود را در جایگاه تسهیل‌کنندگان شکست ببینند، آمادگی رویارویی با مسائل اجتناب ناپذیر را خواهند داشت. شکست، همراه با حمایت صمیمانه‌ی کسی که به خوبی شما را می‌شناسد و مراقب شماست، باعث رشد و افزایش تاب‌آوری می‌شود.»

پیش‌دبستان (3 تا 5 سالگی)

خانم لیهی می‌گوید که دوره‌ی پیش‌دبستانی برای شکست خوردن است. پیش‌دبستانی‌ها در هر کاری شکست می‌خورند؛ از تقسیم نکردن اسباب‌بازی هایشان با بقیه تا بالا رفتن از لبه‌ی طاقچه.

خانم لیهی می‌گوید: « ما باید همواره تصمیم بگیریم که بگذاریم شکست بخورند یا وقتی امکانش هست، مشکل را برایشان حل کنیم.»

اما همچنین نباید کودک را بعد از آن که اشتباهی از او رخ داد، به حال خود رها کنیم. مثلا وقتی فرزندتان نمی‌تواند خشم خود را کنترل کند و کودک دیگری را می‌زند.

جسیکا لاهی، مربی و نویسنده‌ی کتاب «نعمت شکست» می‌گوید: وقتی کودک سراسیمه می‌گوید: «سارا منو زد» فرد بالغ نباید مستقیما دخالت کند، در عوض، بپرسد: «به سارا چیزی گفتی؟ چطور مشکل رو حل کردین؟» به بچه‌ها این فرصت را بدهید که از حق خود دفاع کنند.

خانم لاهی می‌گوید: فرزندتان باید بتواند در برابر دیگری سرش را بالا گرفته، اشتباهش را به او گوشزد کند و مشکلاتش را خودش رفع کند. ما به عنوان والد، انتظار داریم که کودک در هنگام شکست، با آن روبرو شود. البته که ناامید و عصبانی می‌شود، اما این حقیقت که اشتباهی رخ داده را می‌پذیرد، و راهی برای حل مسئله پیدا می‌کند. نقش والدین در این شرایط (هنگام شکست) پرسیدن این سوال است:« دفعه‌ی بعدی چیکار می‌کنی؟ »

در برخورد با کودک در سنین پیش از دبستان، تنبیه باید به گونه‌ای متعادل باشد که نشان دهد با وجود آن که شما از کارش مایوس شده‌اید، همچنان او را دوست می‌دارید.

خانم لیهی می‌گوید:« اگر شکست با احساس شرمندگی همراه شود، کودک منفعل گشته و از تجربه کردن راه های تازه خودداری می‌کند. این روش را امتحان کنید: زدن برادر کوچکترت کار بدی است، اما من همچنان دوستت دارم و تو هنوز هم پسرک من هستی»

دبستان (6 تا 10 سالگی)

روانشناس کارول دوِک در کتاب نگرش 2007، طی تحقیقی نشان داد دانش‌آموزانی که باور داشتند می‌توانند هوش خود را پرورش دهند (نگرش مطرقی) عملکرد بهتری نسبت آن دسته از دانش آموزان داشتند که تصور می‌کردند هوش ثابت و تغییر ناپذیر است (نگرش بسته).

هر چند مفهومی سنگین به نظر می‌رسد، اما شاگردان کلاس سوم خانم ابی منزفیلد، نگرش بسته و مطرقی را کاملا درک می‌کنند.

خانم منزفیلد، معلم مدرسه‌ی کاتولیک سن جان در شمال سیاتل، می‌گوید:« ما امسال یک پوستر برای در کلاس طراحی کردیم که روی آن نوشته بود: وقتی گیر می‌کنم... به همراه همه‌ی جوابهای بچه‌ها. ما همیشه به آن رجوع می‌کنیم.» او همچنین از تکنیک «اشتباه محبوب من» در آموزش ریاضی استفاده می‌کند. وقتی دانش‌آموزان روی تخته مسئله‌ای را حل می‌کنند و او اشتباهی در آن پیدا می‌کند، عکس‌العملی هیجان‌زده نشان می‌دهد:
 

می‌گویم: « آره! این یکی از اشتباهات مورد علاقه‌ی من بود. سعی کن پیداش کنی و بگی چرا این اشتباه رو دوست دارم. » خانم منزفیلد می‌خواهد افراد از شکست کمتر احساس سرخوردگی کنند تا نگرش مطرقی در آن‌ها جریان پیدا کند. رفتار عکس آن –کودک را بابت اشتباهش سرزنش کنید– باعث می‌شود آن‌ها تصور کنند هوششان تکمیل شده و دلیلی برای تلاش نیابند.

منزفیلد والدین را به تغییر لحن و واژگان خود در هنگام صحبت درباره‌ی شکست می‌کند؛ به نحوی که ترس از شکست جای خود را به یادگیری دهد. مثلا، وقتی فرزندتان می‌گوید ریاضی‌اش خوب نیست، کلمه‌ی «هنوز» را به آن اضافه کنید؛ من هنوز ریاضی‌ام خوب نشده. به جای تعریف و تمجید از نمرات، برنامه‌ریزی و تلاش پشت آن نمرات را تحسین کنید. حتی اگر نمرات خوب نبودند: «خسته نباشی، حتما تلاش زیادی کردی.»

قطعا شکست خوردن در این سن، آسیب‌های اجتماعی بسیاری را هم در پی خواهد داشت؛ از بهم خوردن روابط دوستانه تا طرد شدن از جمع. خانم لیهی می‌گوید:« از فرزندتان انتظار نداشته باشید که همیشه یک راه حل داشته باشد. اگر فرزندتان مستاصل شده بود، باید پیش‌قدم شده و بگویید: کافیه! اگر یک رابطه‌ی دوستی پرتنش بوده و قرار‌های ملاقات نا‌امید کننده‌ای دارد، می‌توانید آن را کنسل کنید. اگر شکست – در دوستی – شدید و دردناک است، به کودک خود عشق بورزید.

نوجوانی (11 تا 13 سالگی)

بعد از دوران دبستان، اشتباهات فرزندتان مربوط به موارد حساس‌تری خواهند بود. از آسیب‌ در روابط دوستی و در شبکه‌های اجتماعی، تا گیر‌افتادن هنگام سیگار کشیدن. خانم لیهی عقیده دارد که اگر بتوانید در این دوران به فرزندتان استقلال را بیاموزید، می‌توان در آینده چنین شکست‌هایی را به موقعیتی آموزنده بدل کرد.

او در ادامه توضیح می‌دهد: به جای آن که مشکل را برای فرزند خود حل کنید، او را هدایت کنید تا خودش سکان کار را بدست گیرد. اگر فرزندتان در کلاس مشکلی دارد، او را به صحبت با معلم‌اش سوق دهید (پیش از آن، به معلمش اطلاع دهید که او فرزندتان قصد صحبت با او را دارد و از این بابت مضطرب است. بدین شکل معلم انتظار چنین مکالمه‌ای را خواهد داشت و پیشاپیش شرایطی همراه با آرامش فراهم می‌کند).‌ای

با کمک به فرزندتان برای یادگیری مهارت‌های خودمراقبتی، او راحت‌تر از شکست عبور میکند. همچنین وقتی چیزی برخلاف میل او پیش می‌رود کمتر آشفته می‌شود. نتیجه‌ی تحقیق وندی گرلنیک، محقق و روانشناس، نشان می‌دهد کودکانی که والدین به افکارشان جهت می‌دادند، در انجام کار‌های خسته‌کننده و حوصله‌بر، در نبود والدین کمتر به موفقیت می‌رسیدند )خبری بد برای آینده‌ی چنین کودکی که در شرایط کم اهمیت‌تر شکست خوردن را تجربه نکرده است.(

خانم لیهی می‌گوید: به اشتراک گذاشتن شکست‌های خودمان هم می‌تواند بسیار مفید باشد. برایشان توضیح بدهید که دریافت بازخورد منفی چقدر برای شما سخت است و هنگامی که امروز برایتان چنین مشکلی پیش آمد، چطور با آن برخورد کردید و چه احساسی داشتید. با نشان دادن این حقیقت که شما هم ممکن است با شکست مواجه شوید، آن‌ها یاد می‌گیرند که شما انتظار ندارید بی عیب و نقص باشند و آنها را همان‌گونه که هستند می‌پذیرید.

این مسئله خیلی مهم است که ما فرزندمان را همان‌طور که هست دوست بداریم و شیفته‌ی خیالات خود از فرزندمان نباشیم -و- عشق ارتباطی با میزان موفقیت کودک ندارد.

جوانی (14 تا 18 سالگی)

لارا کستنر، روانشناس، می‌گوید: دوره‌ی جوانی معروف است به ناله‌های دقیقه‌ی 90 برای تکالیف جامانده یا ننوشته. اما گاهی، قهرمان آن والدینی هستند که به کمک برای نجات فرزندشان نمی‌آیند.

والدین هم باید قدرت تاب‌آوری داشته باشند. کودک یک بار از کمک بازمانده و 0 می‌گیرد؛ پس دفعه‌ی بعد رویکرد دیگری درباره‌ی آزمون یا تکالیفش به کار می‌گیرد.

والدین برای خانم کستنر از نگرانی خود می‌گویند که اگر بگذارند کودک در امتحانی قبول نشود، ممکن است در رفتن به دانشگاه با مشکل مواجه شود. اما او اعتقاد دارد که رد شدن در امتحانات این سطح خیلی بهتر است تا آن که وقتی فرد به دانشگاه می‌رسد، هیچ گونه تجربه‌ی حل مسئله‌ای کسب نکرده باشد.

خانم کستنر، از نویسندگان کتاب دستیابی به آرامش می‌گوید: ما با تقلا کردن یاد می‌گیریم. می‌دانم که این کار سختی است، اما والدین باید اجازه دهند کودک احساسات خودش را تجربه کند تا یادگیری رخ دهد.

اضطراب آن‌ها طبیعتا می‌تواند باعث اضطراب ما هم بشود؛ با این حال، نجات دادنشان برای رهایی هر دو از این اظطراب اصلا ارزشش را ندارد. در عوض بگویید: «دوستت دارم و به تو باور دارم» و اجازه دهید با کمی حمایت عاطفی از طرف شما، خودشان از پس کار برآیند. وقتی آنها به موفقیتی دست پیدا کرده و به شما خبر می‌دهند، در شادی آنها شریک شوید. 

خانم لاهی چنین مشکلی را با فرزند کوچک خود تجربه کرد که در 9 سالگی، دائما تکالیفش را فراموش می‌کرد. روزی که او تکلیف پسرش را برایش به مدرسه نیاورد، معلم به او گفت که باید برای خودش نوعی راهکار یادآوری طراحی کند. او هم از یک فهرست یادآوری بر روی یخچال طراحی کرد. من پیش از این سعی می‌کردم راه هایی به او پیشنهاد بدهم که کار‌ها به یادش بماند اما او احتیاج داشت که روش مختص خودش را طراحی کند. او در 14 سالگی همچنان به ساختن فهرست ادامه می‌دهد.

لاهی ادامه می‌دهد: وظیفه‌ی والدین حل ضروریت های کوچک روزمره نیست. بلکه برای این نگرش بلند مدت است که می‌خواهید وقتی فرزندتان خانه را ترک می‌کند، چگونه فردی باشد؟ این موضوع را به‌خوبی به یاد داشته باشید و نظاره‌گر باشید که چطور اجازه داده‌اید آنها در موقعیت‌های کوچک و اما پراهمیتی شکست بخورند.

 

پی‌نوشت‌ها:

این مطلب با عنوان Why You Should Let Your Kid Fail (Sometimes) در تاریخ 9 اکتبر 2019 در وبسایت parentsmap منتشر شده و با عنوان «چرا باید گاهی بگذارید کودکان شکست بخورند» توسط سینا میرمبینی ترجمه شده است. وب سایت راهنما آکادمی  آن را در تاریخ 28 فروردین 1400 با همان عنوان منتشر کرده است.

 

سبد خرید

رمز عبورتان را فراموش کرده‌اید؟

ثبت کلمه عبور خود را فراموش کرده‌اید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.

بازگشت به بخش ورود

کد دریافتی را وارد نمایید.

بازگشت به بخش ورود

تغییر کلمه عبور

تغییر کلمه عبور

حساب کاربری من

سفارشات

مشاهده سفارش