دانشآموزان زمانی که منبع انگیزهی آنها درونی باشد (نه بیرونی) تمایل بیشتری به یادگیری نشان میدهند.
مطالعات نشان میدهند که هم انگیزهی درونی (پاداش درونی) و هم بیرونی (دریافت پاداش یا اجتناب از تنبیه توسط عوامل بیرونی) نقش موثری در افزایش یادگیری دانش آموزان و تسلط آنها در حوزههای مختلف دارند. دانش آموزان مستعد نسبت به سایرین بیشتر انگیزههای درونی دارند، و یا حداقل دربارهی فعالیتهای ذهنی و تحصیلی چنین است.
توصیههایی برای معلمان
رایج ترین مانع دانش آموزان در توسعهی انگیزهی درونی این است که آنها اغلب روی موضوعاتی که برایشان چالش برانگیز باشد کار نمیکنند. مانع دیگر برای توسعهی انگیزهی درونی این است که دانش آموزان مستعد اغلب توسط اولیا و معلمان به خاطر اینکه تکالیفشان را به سرعت و راحتی تکمیل میکنند، و یا بابت گرفتن بالاترین نمرهی کلاس، یا برنده شدن در یک مسابقه تشویق می شوند. در عوض بهتر است که تلاش دانش آموز را تشویق کنید. دانش آموز را به خاطر یاد گرفتن چیزهای جدید و موضوعات چالش برانگیز و تسلط پیدا کردن بر مهارت های جدید تشویق کنید. این بیشتر باعث رشد انگیزهی درونی میشود.
حیطههایی را که دانش آموز به طور خاص در آن رشد کرده شناسایی کنید و آنها را تشویق کنید که برای رشد بیشتر، خود را به چالش بکشند.
اگر از محدودیتها و قید و شرط های بیرونی استفاده میکنید، مثلا مهلت خاصی برای تحویل تکالیف تعیین میکنید و ... در نظر داشته باشید که این محدودیتها ممکن است برای دانش آموزان بیش از حد کنترلگرانه به نظر برسند. پس اینکه اجازه دهید دانش آموزان خودشان از بین فعالیتهای درسی انتخاب کنند و در تدوین قوانین کلاس نقش داشته باشند باعث میشود که احساس استقلالشان پرورش پیدا کند.
گروههای کوچک، به ویژه گروه هایی که متشکل از دانش آموزانی است که علایق و توانایی های مشابه دارند، میتواند ساختار بسیار مناسبی برای تقویت مهارت حل مسالهی خلاق باشد.
دانش آموزان زمانی که اهداف تسلطی دارند نسبت به اهداف عملکردی، در انجام تکالیف چالش برانگیز پافشاری بیشتری از خود نشان میدهند و اطلاعات را به طور عمیق تری پردازش میکنند.
اهداف تسلطی اهدافی هستند که برای به دست آوردن مهارتهای جدید و یا بهبود سطح شایستگی تنظیم میشوند. در مقابل دانش آموزانی که اهداف عملکردی دارند (که شامل دانش آموزان مستعد نیز هست) بیشتر انگیزه دارند که تکالیفشان را کامل کنند تا نشان دهند که به اندازهی کافی توانمند هستند یا اینکه از تکالیف و فعالیتهای دشوار فرار میکنند چون میترسند از پس آن بر نیایند و به این ترتیب دیگر به عنوان دانش آموز مستعد شناخته نشوند. رابطه ی نزدیکی بین اهداف تسلطی/عملکردی و طرز فکر وجود دارد.
توصیههایی برا معلمان
معلمان میتوانند اهداف تسلطی را به شیوههای زیر پرورش دهند:
-از مقایسهی دانش آموزان بپرهیزید و هنگام ارزیابی دانش آموز روی تلاش فردی، و پیشرفت فعلی در مقایسه با گذشته تمرکز کنید.
- تشویقهایی که اطلاعاتی دربارهی چگونگی پیشرفت دانش آموز نمیدهد (مثل «عالی بود») جهت گیری عملکردی را نشان میدهد و بهتر است از آنها پرهیز شود.
- دانش آموزان را تشویق کنید که به اشتباهات و پاسخ های غلط خود به عنوان فرصتی برای یادگیری نگاه کنند، نه اینکه این اشتباهات ملاکی برای نشان دادن کمبود توانایی آن ها باشد.
- سرعت دانش آموزان را به طور فردی در انجام تکالیف و فعالیتهای درسی در نظر بگیرید و از خود آنها نیز در تعیین زمان تکمیل تکالیف نظر بخواهید.
- هنگام انجام فعالیتهای یادگیری گروهی، از ترکیب بندی متنوعی در گروههای دانش آموزی استفاده کنید. هرچند اغلب توصیه میشود گروه بندی به گونهای باشد که در آن دانش آموزانی از سطوح مختلف حضور داشته باشند. (به طور معمول یک دانش آموز موفق، یک دانش آموز ضعیف تر و دو دانش آموز متوسط در هر گروه). اما از سویی دیگر اگر یک دانش آموز همیشه آن کسی باشد که در گروه بهترین عملکرد را دارد ممکن است باعث شود که فرصتی برای کشش فکری و کسب مهارتهای جدید پیدا نکند.
انتظارات معلمان از دانش آموزان، فرصتهای یادگیری دانشآموز، میزان انگیزهی او و نتایج یادگیری او را تحت تاثیر قرار میدهد.
فرق گذاشتن بین دانشآموزان، شکاف میان دانشآموزان مستعدی که عملکرد قوی تری دارند با دانش آموزانی که عملکرد ضعیف تری دارند را بیشتر میکند. بسته به ویژگیهای شخصیتی دانشآموزان برخی از دانش آموزان ممکن است انتظارات معلمین خود را به چشم یک چالش ببیند و در مقابل برخی دیگر به خاطر این انتظارات دچار ضعف در عملکرد تحصیلی شوند. معلمان باید با رفتارهای معمولِ دانش آموزان، ترجیح ها و علایق آنها آشنا باشند و به آنها به طرز مناسبی پاسخ دهند، و از اینکه انتظاراتشان را فقط مطابق دستاوردهای گذشتهی سایر دانش آموزان مستعد تنظیم کنند بپرهیزند.
توصیههایی برای معلمین:
به طور دائم معتبر بودن اطلاعاتی را که طبق آن انتظاراتتان را شکل میدهند بسنجید.
انتظارات خود و دلایل و منطق آن را برای دانش آموزان و والدین توضیح دهید.
دانش آموزان مستعد را تشیوق کنید که به تدریج خودشان انتظاراتشان را بسازند و خودتنظیمی منطبق با دستاوردهای تحصیلی و آموزشی داشته باشند.
بافت اجتماعی را هنگام ساخت انتظارات بالا در نظر بگیرید. امکان دارد که دانش آموزان مستعد دوست نداشته باشند که انتظارات سطح بالای معلمشان را که باعث می شود آنها را از دوستانشان متمایز کند برطرف سازند.
باید بتوانید هنگامی که دانش آموز عملکرد ضعیفی دارد یا در بر طرف کردن انتظارات شما شکست میخورد، از طریق فراهم کردن بازخوردهایی سازنده به او پاسخ مناسبی بدهید.
دانش آموزان را در چگونی برآورده ساختن انتظارات برای فعالیتهای چالش برانگیز مناسب راهنمایی کنید.
تنظیم اهداف کوتاه مدت (نزدیک)، اختصاصی، و نسبتا چالش برانگیز، انگیزهی دانش آموزان را بیشتر افزایش می دهند تا اهدافی که بلند مدت هستند و بیش از حد چالش برانگیزند.
برخی از دانش آموزان مستعد ممکن است که اهداف بلند مدت جدیتری را به طور خاص در یک دامنهی ویژه از استعداد برای خود تعیین کنند. (برای مثال می گویند که من میخواهم که یک موزیسین حرفه ای بشوم و میخواهم این اتفاق در سنی زودتر از سن رایج همسالانم رخ دهد.) به علاوه، در میان دانش آموزان مستعد، سطوح بالایی از انگیزهی درونی و/یا استعداد تحصیلی ممکن است موجب شود که دانش آموزان اهداف دشواری را برای خود تعیین کنند و به آن برسند. این ها لازم است که توسط والدین و معلمان حمایت شوند، به عنوان استعدادهای خاص نیازمند برنامه ریزی و حمایت طولانی مدت است.
توصیه هایی برای معلمین:
دانش آموزان نیاز دارند که فرصتی برای تنظیم اهداف کوتاه مدت، اختصاصی و نسبتا چالش برانگیز در بین فعالیتهای کلاسیشان پیدا کنند.
مهم است که پیشرفت دانش آموز را ثبت کنید و به طور منظم با دانش آموز خود این پیشرفت را چک کرده و راجع به آن صحبت کنید.
وقتی دانش آموزان در تنظیم اهداف کوتاه مدت نسبتا چالش برانگیز تبحر پیدا می کنند، یاد خواهند گرفت که به کسانی تبدیل شوند که تا حدودی اهل ریسک هستند. ( اشتیاق خیلی پایین یا بیش از حد زیاد نشان نمیدهد). این یک ویژگی مهم در افرادی است که دستاوردهای زیادی در زندگی دارند.
اگر دانش آموزان مستعد میتوانند که هدف های بلند مدت تری نسبت به همسالان خود تنظیم کنند، معلمان می توانند به این نیاز آن ها از طریق تفکیک مفاهیم هدف گزاری و تشویق به سطوح بالاتری از تکنیک های عملکرد اجرایی کمک کنند.
معلمان باید به طور منظم در فرآیند هدف گزاری به دانش آموزان بازخورد دهند تا آنها بتوانند اهداف و تلاش هایشان را تنظیم کنند.