بعضی از روانشناسان معتقدند که ارزشها را نمیتوان آموزش داد. و اینکه به فرزندانمان بگوییم راستگوتر، سختکوش و باملاحظه باشد خیلی فایدهای ندارد، همانطور که گفتن اینها به بزرگسالان نیز بی فایده است! اما از طرفی اگر فکر کنیم که آموزش ارزشها غیرممکن است، داریم از اهمیت این ارزشها چشم پوشی میکنیم. این ارزشها مهم تر از آنی هستند که بخواهیم نادیده بگیریمشان و برای آموزششان برنامهای نداشته باشیم.
در سالهای اخیر، برخی از مدارس سعی کردهاند که رشد اخلاقی را نیز به برنامهی درسیشان اضافه کنند. اما آموزش ارزشهای اخلاقی در مدارس دشوار است، از این جهت که سایر جنبههای زندگی کودک نیز در این آموزش اهمیت دارد و کودک در منزل نیز ارزشها را میآموزد. واقعیت این است که ما ارزشها را به طور روزانه و در هر دقیقه از زندگی فرزندانمان به آنها میآموزیم.
«اما فرزندان چگونه این ارزشها را یاد میگیرند؟»
به زبان ساده، فرزندان از طریق مشاهدهی کارهای شما ارزشها را میآموزند، همچنین اینکه شما به عنوان والدین به چه چیزهایی در زندگی اهمیت میدهید نیز در یادگیری آنها نقش دارد. فارغ از اینکه شما چه چیزی را به صورت آگاهانه به فرزندتان میآموزید، فرزندانتان از همان کودکی ارزشهای واقعی والدینشان را مشاهده کرده و سیستم ارزشی خود را نیز بر اساس آن توسعه میدهند.
«من بسیار شنیدهام که این روزها همسالان در شکل دهی ارزشهای فرزندان مهم تر از والدین هستند.»
البته که والدین تنها منبع یادگیری ارزشها در فرزندان نیستد، و همسالان به طور قطع بر روی فرزندان شما تاثیر میگذارند، به خصوص در نوجوانان. و البته که این خوب است که نوجوانان بتوانند خودشان برای زندگی خودشان و دیدگاهشان فکر کنند و تصمیم بگیرند. اما تحقیقات نشان میدهد که هرچه شما رابطهی قوی تری با فرزندتان داشته باشید، جهان او که شامل عقاید او دربارهی همسالانش نیز میشود، بیشتر از فیلتر ارزشهایی که او از شما به عنوان والدینش آموخته است رد میشود. و بدیهی است که هر چه عزت نفس فرزندتان بیشتر باشد و زندگی خانوادگیاش گرم تر و صمیمی تر باشد، احتمال اینکه دوستانی انتخاب کند که ارزشهایشان هماهنگ با ارزشهای شماست بیشتر میشود.
«ما با فرزندانمان دربارهی ارزشها صحبت میکنیم، اما من نگران پیامهایی هستم که برخی رسانهها به فرزندانمان میدهند و آن این است که پول و ظاهر مهم ترین چیزهای زندگی هستند. »
تلوزیون و رسانههای مختلف تاثیرگزار هستد! هرچند برخی از برنامههای رسانهها پیامهای اجتماعی مثبت زیادی برای نوجوانان دارند، اما بسیاری از برنامهها نیز، خصوصا برنامههای تبلیغاتی ارزشهایی را به نوجوانان یاد میدهند که اغلب در تضاد با ارزشهای والدین است. بنابراین، تلوزیون، مدرسه، گروه همسالان، فیلم، کتاب و سایر رسانهها همگی معلمهای قدرتمندی برای آموزش ارزشها هستند. اما اینها هر چقدر هم قدرتمند باشند، باز هم اکثر نوجوانان از والدینشان به عنوان اولین منبع ارزشهایشان تبعیت میکنند.
«بنابراین کودکان از طرق مختلف ارزشها را یاد میگیرند، اما چطور میتوان به طور آگاهانه به آنها آموزش دهیم؟»
ارزشها در بسیاری از خانوادهها هرگز به طور مستقیم مورد بحث وگفتگو قرار نمیگیرند. بسیاری از ما گمان میکنیم که فرزندانمان به طور اتوماتیک و جادویی ارزشها را رشد خواهند داد. آموزش آگاهانهی ارزشها به این صورت آغاز میشود که ابتدا ارزشهایمان را بشناسیم و به دنبال راههایی برای گفتگو دربارهی آنها در زندگی روزمره و به کار بردن آنها به همراه فرزندانمان باشیم.
البته این کار بسیار پیچیدهای است، چرا که بدیهی است آنچه انسانها میگویند که به آن باور دارند با آنچه که در عمل انجام میدهند معمولا متفاوت است. مردم همیشه مطابق با ارزشهایشان عمل نمیکنند. آنچه که فرزند شما هنگام مواجهه با انتخابهای دشوار انجام خواهد داد، بیشتر بستگی به آن دارد که فرزندتان چه کسی است تا چیزی که زبانا به عنوان ارزشهایش بیان میکند.
«پس آنچه که حائز اهمیت است این است که فرزند من چه کسی است؟ معنی این جمله چیست؟ همهی ما در درون خودمان بخش خوب و بد داریم.»
بله درست است. اما اگر خشم، اضطراب و عزت نفس پایینی نداشته باشیم و اینها مانع راهمان نشوند بیشتر سراغ بخش «خوب» وجودمان خواهیم رفت. فرزندانی که توسط والدین دوست داشته میشوند و زندگی هیجانی بهتری دارند، احتمال اینکه به دیگران با شفقت بیشتری پاسخ دهند نیز بیشتر میشود. به همین دلیل است که والدینی که روابط خود با فرزندانشان را جز اولویتهای خود در زندگی قرار دادهاند، معمولا سادهتر میتوانند ارزشها را به فرزندان بیاموزند. فرزندان این والدین با همدلی بیشتری پرورش داده شدهاند و احتمال اینکه این فرزندان با دیگران با مهربانی رفتار کنند نیز بیشتر است. اما این تمام ماجرا نیست. ما هنوز هم نیاز داریم که بتوانیم ارزشهایمان را برای خودمان و فرزندانمان بیان کنیم، نه تنها یک بار، بلکه بارها و بارها، و این ارزشها را در زندگی روزمره خودمان و در دوراهیهایی که فرزندانمان با آن مواجه میشوند به کار ببریم.
«لیست ارزشهای من میتواند بسیار طولانی باشد!»
درست است. مایکل گوریان، نویسنده و فیلسوف اجتماعی، ده عدد از صلاحیتهای اخلاقی را بر میشمرد که همهی انسانها به آنها نیاز دارند که عبارتاند از : جوانمردی، انصاف ، همدلی ، ایثار ، مسئولیت پذیری ، وفاداری ، وظیفه ، خدمت ، صداقت و عزت.
مارتین سلیگمن، کارشناس شادی، نیز میگوید که شادی نتیجهی توسعهی ویژگیهای شخصیتی است که بسیار شبیه آن چیزی است که گوریان برشمرده است، اما شامل فروتنی ، خویشتنداری ، عشق به یادگیری ، سخت کوشی ، رهبری ، احتیاط و بازیگوشی نیز است.
البته این لغتها بدون در نظر گرفتن زمینه، معنای چندانی نخواهند داشت و ما نیز تشویقتان نمیکنیم که فرزندتان را با این لغتها محاصره کنید! اما شما میتوانید به فرزندتان کمک کنید که ارزشهایی را که میخواهید داشته باشد توسعه دهد، در ادامه میگوییم که چگونه:
ارزشها را به دنیای فرزندتان مرتبط کنید.
ارزشها اغلب تئوریک و غیرکاربردی به نظر میرسند، تا زمانی که فرزندان شروع به صحبت دربارهی زندگیهای خودشان کنند، که باور کنید یا نه، پر از تصمیمهای ارزشمند است.
برای مثال آیا فرزند 14 سالهتان باید به معلمش بگوید که بقیهی دانش آموزان در امتحان تقلب کردند؟
آیا فرزند 16 سالهتان باید در فعالیت داوطلبانهای که اصلا به آن اهمیتی نمیدهد ولی در کارنامهاش تاثیر مثبت دارد، شرکت کند؟
و ...
مدیریت این تصمیمها همان چیزی است که باعث توسعهی ارزشهای ما میشود. شانس اینکه به فرزندتان در مسیر رشد از طریق حمایت او در گرفتن تصمیمهای آگاهانه کمک کنید را از دست ندهید.
نسبت به رفتاری که از خود به عنوان الگو نشان میدهید آگاه باشید.
چیزی که بچهها از آن تاثیر میگیرند، اغلب کاری است که انجام می دهید نه چیزی که می گویید. مثلا اگر به فرزندتان میگویید که هدف از بازی فوتبال سرگرمی و مهارت و تمرین و کار تیمی است، اما اولین سوالی که بعد از یک بازی فوتبال از فرزندتان میپرسید این است که «چه کسی برنده شد؟»، آنها خواهند آموخت که برنده شدن مهم تر از هر چیزی است. یا مثلا اگر با فرزندتان راجع به راستگویی صحبت کنید، اما وقتی که به موزه یا شهربازی میروید سنشان را به دروغ میگویید تا بلیت مجانی گیرتان بیاید، نه تنها فرزندتان را در موقعیت آزاردهندهای قرار دادهاید بلکه آنها خواهند آموخت که ایرادی ندارد در موقعیتهای خاص دروغ بگوییم.
کمک کنید که فرزندتان مهارت همدلی را در خود پرورش دهد.
همدلی پایه و پیشنیاز شفقت و شفقت پایهی ارزشهاست. فرزندان همدلی را از طریق شنیدن اینکه باید همدل باشند یاد نمیگیرند. تنها راهی که فرزندان همدلی را میآموزند این است که با آنها با همدلی رفتار کنید، و ببینند که با دیگران نیز با شفقت و مهربانی رفتار میکنید.
به طور واضح و روشن دربارهی ارزشهایتان و دلیل اهمیتشان با فرزندانتان صحبت کنید.
درستکاری چیست؟ وظایف ما در قبال همسایهها چیست؟ اگر همسایههایمان شبیه ما نباشند باید چطور برخورد کنیم؟ چرا رعایت احترام در مسجد، کلیسا و سایر فضاهای مذهبی مهم است؟ یکی از وظایف حیاتی والدین این است که به فرزندان کمک کنند تا جهان را تفسیر کنند.
دربارهی دلیل تصمیماتی که بر پایهی ارزشهایتان میگیرید با فرزندتان صحبت کنید.
مثلا اینکه چرا به یک کاندیدای خاص رای میدهید؟ یا اصلا چرا رای میدهید؟ در صورت رای دادن از فرزندتان بخواهید که او هم شما را همراهی کند.
وقتی فرزندتان بر اساس ارزشها رفتار میکنند آنها را تشویق کنید.
وقتی فرزندتان رفتاری را بر اساس ارزشی که برای شما اهمیت دارد نشان میدهد آن را به طور دقیق شناسایی کنید و تشویق کنید. مثلا « ازت ممنونم که با من راجع به اتفاقی که در مدرسه افتاد صادق بودی.»
در برابر سخنرانی کردن مقاومت کنید!
ممکن است تجربه کرده باشید که فرزندانتان هنگامی که میخواهید موعظهشان کنید و برایشان سخنرانی کنید شما را دست میاندازند! دادن درس زندگی به فرزندان تنها زمانی اثرگزار است که آنها آمادهی یادگیری باشند، انسانها اغلب از سخنرانی بیزارند. به جای سخنرانی، سعی کنید که از بچهها راجع به تصمیماتی که در زندگیشان میگیرند و فکرهایی که در پس تصمیماتشان دارند سوال کنید، و دیدگاه خودتان را به طور نامحسوسی با آنها در میان بگذارید. فرزند شما به احتمال بالا از فرآیند بیان شمردهی معضلاتش و دقت به مفاهیم اخلاقی تصمیماتش بیشتر از سخنرانیهای شما خواهد آموخت، و احساس نزدیکی بیشتری با شما خواهد کرد، چرا که شما دارید به او گوش میدهید.
برای او الگویی در مشارکت اجتماعی باشید!
فرزند شما باید از طریق فعالیتهایی همچون شرکت در انجمن اولیاء مدرسه، یا فعالیتهای داوطلبانه ببیند که شما به بهزیستی اجتماع اهمیت میدهید. کمک کنید که بیاموزند قدردان کارهای کوچکی که هر کس انجام میدهد و در زندگی تک تک ما اثرگذار است باشند، و بیاموزند که هرچه در زندگی خود نعمتهای بیشتری داشته باشیم، وظیفهی بیشتری داریم که به دیگران نیز کمک کنیم.
به طور خانوادگی در فعالیتهای داوطلبانه شرکت کنید.
مثلا به طور خانوادگی به دیدن سالمندان در خانهی سالمندان بروید. در ابتدا شاید نیازمند رهبری و تشویق شما باشند، اما کم کم خودشان نیز علاقه مند به چنین فعالیتهایی میشوند.
ابتکارات فرزندتان را تشویق کنید.
وقتی فرزندتان تصمیم میگیرد که که در یک پروژه مثل «تمیز کردن پارک» شرکت کند، به او کمک کنید که بتواند این کار را در امنیت انجام دهد. جهان پر از پروژههایی است که کودکان و نوجوانان برای اینکه جهان را به محل بهتری تبدیل کنند انجام میدهند. فرزند شما نیز باید از جایی شروع کند!
با پیامهای رایج امروزی در رابطه با پول مقابله کنید!
استفادهی مسئولانه از پول ارزشی است که آموزش آن در این فرهنگ مصرفگرا و مادیگرای امروزی کار چالش برانگیزی است. برای شروع نیاز است که بتوانید ارزشهایتان را حول محور پول برای خودتان روشن کنید. آیا میلیاردر شدن هدف مناسبی در زندگی است؟ اگر فرزندتان گوشی موبایلش را گم کند خودش باید برای خرید مجدد آن پول جمع کند؟ حتی اگر شما استطاعت مالی برای پرداخت هزینههای دانشگاه فرزندتان را داشته باشید لازم است که خودش برای تامین بخشی از هزینهها شغل تابستانی داشته باشد؟ لازم است که دربارهی چنین مواردی تصمیمات روشنی بگیرید.
موقعیتهایی را ایجاد کنید که بتوانید با فرزندتان بحث و گفتگو کنید.
کتابهایی را انتخاب کنید که با هم بخوانید یا فیلمهایی که با هم تماشا کنید. در انتخاب این محتواها دقت کافی داشته باشید اما تنها یک انتخاب خوب کافی نیست، باید بتوانید دربارهی آنچه که خواندهاید و تماشا کردهاید با فرزندتان گفتگو کنید. آیا فرزندتان فکر میکند که کاراکتر آن کتاب یا فیلم تصمیم درستی گرفته است؟ مثلا سر میز شام سوالهایی را مطرح کنید و بحث و گفتگو را شروع کنید. یا مثلا یکی از دوراهیهای اخلاقی که در زندگی روزمرهتان با آن مواجه شدهاید را با فرزندتان در میان بگذارید و نظر او را بپرسید.
بچههای باید شانس این را داشته باشند که با پول خودشان در فعالیتهای خیریهای مشارکت کنند.
به فرزندتان کمک کنید که پولهایی را کنار بگذارد، بخشی از آن را به عنوان پس انداز و بخشی را نیز برای شرکت در فعالیتهای خیرخواهانه. پول پس اندازش را میتواند برای بخشی از پول خرید دوچرخه و ... استفاده کند و از پول مربوط به خیریه نیز در موقعیتهایی که پیش میآید استفاده کند.
به طور آگاهانه جوانمردی را به فرزندتان بیاموزید و سعی کنید خود نیز الگویی برایش باشید.