آیا میدانستید که هر شخصی استعداد منحصر به فردی دارد؟ و میدانستید ما در محیطهای به خصوصی شکوفا میشویم و در محیطهای خاصی نیز به مشکل بر میخوریم؟ طبق نظریهی هاورد گاردنر هشت نوع هوش مختلف وجود دارد. مردم سطوح مختلفی از این هوش ها را دارا هستند، که این سطوح در طول زمان میتواند تغییر کند. معلمها میتوانند از هوش چندگانه در کلاسهای درسشان به نفع دانش آموزان استفاده کنند و برای این منظور درس ها، طراحی کلاس و تکالیف را متناسب با این هوشهای چندگانه شخصی سازه کرده و تغییر دهند.
این مقاله را بخوانید تا دربارهی این هشت نوع هوش بیشتر بدانید و بدانید که چگونه باید این هوشهای چندگانه را در کلاس درس به کار برد و چگونه باید از آن سود برد.
هوشهای هشتگانه:
هوش کلامی
هوش ریاضی-منطقی
هوش تصویری-فضایی
هوش جسمی-حرکتی (اندامی-جنبشی)
هوش موسیقیایی
هوش میانفردی (برون فردی)
هوش درون فردی
هوش طبیعتگرا
هوش کلامی (زبانی)
هوش زبانی یا همان هوش کلامی دربارهی دانش استفاده ، تولید و احتمالات زبانی است.
کسانی که این نوع هوش را دارا هستند قادر هستند که زبان را به کار گیرند تا خود را به خوبی بیان کنند و معانی را در قالب شعر، شوخی، داستان و استعاره منتقل کنند. این هوش در میان کمدینها، سخنرانان، و نویسندگان بالاتر است.
آموزش برای هوش کلامی:
در این راستا میتوانید از فعالیتها و تکنیکهایی که در ادامه آمده است استفاده کنید:
در کلاس از فعالیت های نویسندگی خلاق مثل شعر نویسی و یا متن نویسی استفاده کنید.
در کلاس مناظره برگزار کنید.
فرصت هایی را فراهم کنید که دانش آموزان سخن گفتن رسمی را تمرین کنند.
از شوخی استفاده کنید! مثل تعریف کردن یا نوشت لطیفه و جوک.
فرصت های متعددی برای تمرین خواندن فراهم کنید.
هوش کلامی را می توان از طریق نوشتن، تمرین سخنرانی، ساختن جوک، خاطره نویسی و خواندن تقویت کرد.
هوش منطقی-ریاضی
هوش منطقی یا ریاضی اغلب تحت عنوان "تفکر علمی" نیز شناخته می شود و به مهارت دلیل آوردن، کار با نمادهای انتزاعی، تشخیص الگوها، و کشف ارتباط بین اطلاعات پراکنده اطلاق میشود. هوش منطقی به ما کمک می کنند که از عهدهی فرآیند علمی محاسبه، کمی سازی، فرضیه سازی و نتیجه گیری بر بیاییم. این نوع از هوش در میان داشمندان، ریاضی دانان، برنامه نویسان، وکلا و حساب داران بالاتر است.
آموزش برای هوش منطقی- ریاضی
در آموزش این هوش از فعالیتها و تکنیکهایی که در ادامه آمده است استفاده کنید:
موقعیتهایی را برای تمرین حل مساله ایجاد کنید.
موقعیت هایی برای انجام محاسبات ایجاد کنید.
فعالیت هایی طراحی کنید که نیازمند رمزگشایی یک کد باشد.
از بازیهای منطق والگویابی استفاده کنید.
اطلاعات جدید را در قالب رئوس مطالب سازماندهی کنید.
هوش تصویری-فضایی
هوش تصویری-فضایی در ارتباط با هنرهای تجسمی، گرافیک و معماری است. این هوش به افراد کمک میکند که اشیاء را از زوایای مختلف و به روشهای مختلف تجسم کنند، تصاویر ذهنی را شکل بدهند و بتوانند در سه بعد فکر کنند.
افرادی که هوش تجسمی-فضایی بالایی دارند شامل نقاشان، معماران، طراحان گرافیک، خلبانان و ملوانان هستند.
آموزش برای هوش تصویری-فضایی
در آموزش هوش تصویری فضایی از فعالیتها و تکنیکهایی که در ادامه آمده است میتوان استفاده کرد:
از تکنیکهای نقشه ذهنی استفاده کنید.
از تجسم هدایت شده یا تصور کلامی استفاده کنید.
از انواع وسیلهها مثل نقاشی، سفال و ... استفاده کنید و موقعیت هایی فراهم کنید که دانش آموزان بتوانند از طریق هنر خود را بیان کنند.
به دانش آموزان اجازهی فانتزی بافی و قصه پردازی بدهید.
برای ارائههای تجسمی کلاژهای مختلف بسازید.
هوش بدنی-جنبشی
هوش بدنی-جنبشی توانایی استفاده از بدن برای بیان حرکت، بازی کردن و یا ساخت ابزارهای جدید است. و معمولا تحت عنوان «آموختن از طریق انجام دادن» یاد میشود. این نوع هوش افراد را قادر می سازد که بدن خود و اشیاء مختلف را استادانه و با مهارت اداره کنند.
هوش بدنی_جنبشی بالا در رقاصها، ورزشکاران، جراحان و هنرمندان دیده می شود.
آموزش برای هوش بدنی-جنبشی
در آموزش هوش بدنی-جنبشی میتوانید از فعالیتها و تکنیکهای زیر استفاده کنید:
از مجسمه سازی استفاده کنید.
از نمایش بازی کردن، تقلید کردن، و جدول کلمات متقاطع استفاده کنید.
فعالیتهای ورزشی، رقص و یا هنرهای رزمی را در کلاس اجرا کنید.
فرصتهایی را برای هنرهای نمایشی همچون اسکیت فراهم کنید.
برای یادگیری بهتر هوش جنبشی-حرکتی میتوان یک روتین حرکتی، یا یک نمایش برای یادگیری و به خاطر سپردن یک مفهوم طراحی کرد.
هوش موسیقیایی:
هوش موسیقیایی تماما دربارهی موسیقی است. افرادی که هوش موسیقیایی بالاتری دارند دانش و حساسیت بیشتری نسبت به لحن، ریتم، صدا و ملودی دارند. اما این نوع از هوش تنها در ارتباط با موسیقی نیست، بلکه حساسیت به صدای انسان، الگوهای صوتی و اصوات محیطی را نیز شامل میشود.
آهنگسازان ، نوازندگان ، رهبران ارکستر و کارگردانان صدا همگی هوش موسیقیایی بالایی دارند.
آموزش هوش موسیقیایی:
از فعالیتها و تکنیکهایی که در ادامه آماده است میتوان در آموزش هوش موسیقیایی استفاده کرد:
از سازهای مختلف در کلاس استفاده کنید.
برای نشان دادن یک مفهوم از اصوات محیطی استفاده کنید.
اجازه آهنگسازی و اجرای موسیقی را به دانش آموزان بدهید.
به دانش آموزان اجازه دهید در مورد یک موضوع آهنگ بسازند.
هوش میان فردی:
هوش میانفردی به معنی توانایی کارکردن با دیگران و ارتباط موثر برقرار کردن با دیگران هم به صورت کلامی و هم غیرکلامی است. هوش میان فردی ما را قادر میسازد تا تغییرات روحی، خلق و خو ، اهداف و انگیزه های دیگران را تشخیص دهیم.
هوش میان فردی بالا اغلب در آموزگاران، مشاوران، سیاستمداران و رهبران مذهبی دیده میشود.
آموزش برای هوش میانفردی:
از فعالیتهایی که در ادامه آمده است میتوان برای آموزش هوش میان-فردی استفاده کرد:
مهارتهای همکاری را آموزش دهید.
فرصتهای کار گروهی متعددی را فراهم کنید.
از ارتباط شخص به شخص استفاده کنید.
از همدلی استفاده کنید.
به دانشآموزان بگویید برای یادگیری بهتر هوش میانفردی، سعی کنند بیشتر کار خود را در گروه و یا با شخص دیگری انجام دهند، سعی کنند که خود را در جای دیگران یا موقعیتهای فرضی مختلف قرار دهند.
هوش درون فردی:
هوش درون فردی شامل دانش و درک از مفهوم خود، احساسات، هیجانات و بینش دربارهی معنویات است. این نوع از هوش به مردم اجازه میدهد که از ناخودآگاه، آگاهی پیدا کنند و الگوهای بالاتر بین چیزهای مختلف در جهان را بفهمند و درک کنند.
روانشناسان، فیلسوفان و خداشناسان هوش درون فردی بالاتری دارند.
آموزش برای هوش درون فردی:
از فعالیتهایی که در ادامه آمده است میتوان در آموزش هوش درون فردی بهره برد:
مدیتیشن کردن
صرف زمان برای تامل در خود و افکار و احساسات
استفاده از ذهن آگاهی
تمرین برای رسیدن به حالات هوشیاری تغییر یافته
به دانش آموزان بگویید که برای یادگیری بهتر هوش درون-فردی سعی کنمد که گاهی ذهنآگاهانه قدم بزنند و راه بروند، و به دنبال مدیتیشن و فراشناخت باشند.
هوش طبیعت-گرا:
هوش طبیعت گرا دربارهی فهمیدن، درک کردن و قدردانی کردن از گیاهان،حیوانات، هوا، و زمین است. هوش طبیعتگرا به معنی این است که بدانیم چطور باید از حیوانات مراقبت کنیم، چطور در زمین کشاورزی کنیم، بتوانیم انواع گونههای جانداران را طبقهبندی کنیم، و سیستمهای طبیعی را درک کنیم و بفهمیم.
افرادی که هوش طبیعتگرای بالاتری دارند معمولا در مشاغلی چون کشاورزی، مراقبت از باغ وحش، گیاهشناسی، راهنمای طبیعت گردی، دامپزشکی، آشپزی و باغبانی دیده میشونند.
آموزش برای هوش طبیعت گرا
از فعالیتها و تکنیکهای زیر در آموزش هوش طبیعتگرا میتوان استفاده کرد:
حفاظت از منابع طبیعی را در کلاس تمرین کنید.
در داخل کلاس درس یک گیاه یا حیواناتی وجود داشته و دانش آموزان سعی کنند که از آنها مراقبت کنند.
فرصتی فراهم شود که دانشآموزان طبیعت را مشاهده کنند، و برای قدم زدن و اردو به طبیعت بروند.
در کلاس از طبقه بندی گونهها استفاده کنید.
از آموزش عملی برای یاد دادن مواد طبیعی استفاده کنید.
برای اینکه دانشآموزان بهتر و بیشتر یادبگیرند، آموزش های خود را در فضای آزاد بیرون انجام دهید. تا جای ممکن با مواد طبیعی و جیوانات کار کنید تا مفاهیم را به خوبی بیاموزند.
فواید آموزشی به کارگیری نظریهی هوش چندگانه
فواید بسیار زیادی برای این نظریه وجود دارد، و میتوان آن را در تمام سنین و تمام موضوعات به کار برد. دانش آموزانی که از طریق راههای متنوع آموزش میبینند بیشتر از مدرسه لذت میبرند و احتمال موفقیت تحصیلی آنها بالاتر میرود.
طراحی آموزش از طریق نظریهی هوشهای چندگانه
رویکرد تنوع: در این روش دانش آموزان در ابتدا از انواع هوشهای چندگانه آگاه هستند، و باید در ابتدا، انواع فعالیتهای مرتبط با انواع هوشها را انجام بدهند تا بعدها بتوانند نوع هوش خود را به درستی بشناسند و انتخاب کنند.
رویکرد انتخابی: در این روش دانشآموزان مختار هستند که از بین لیستی از فعالیتهای مرتبط به تمام انواع هوش، تعدادی را انتخاب کنند و بیشتر به آن فعالیتها اشتغال پیدا کنند.
رویکرد پل: اگر همه یا بیشتر دانشآموزان یک کلاس در یک نوع خاص از هوشهای چندگانه قویتر هستند، فعالیتها یا طراحی کلاس میتواند متمرکز بر روی همان یک نوع هوش خاص باشد.
نظریهی هوشهای چندگانه چه چیزی را به ما میآموزد؟
برای فهم روشهای ممکن ارزیابی دامنهی هوش های مختلف در کلاس درس شاید نیاز به تحقیقات بیشتری باشد. اما در حال حاضر، این نظریه به دانشآموزان، معلمان، والدین و مدیران آموخته است که تعریف خود را از مفهوم هوش گسترش دهند و انواع هوش را به طور برابر در نظر بگیرند.
هوشهای چندگانه چطور میتوانند در کلاس درس به کار بسته شوند؟
روشهای متعددی برای به کار گیری هوشهای چندگانه در کلاس درس وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
طراحی کلاس
بهترین رواش برای طراحی کلاسی که برای تقویت هوشهای چندگانه مناسب است این است که در داخل مدرسه قسمتهایی وجود داشته باشد که برای هر یک از انواع هوشهای چندگانه مناسب است.
مثلا برای هوش کلامی باید یک قسمت ساکت که مناسب خواندن، نوشتن و مشارکت در سخنرانیهاست وجود داشته باشد.
برای هوش منطقی-ریاضی باید قسمتی وجود داشته باشد که دانش آموزان در آن بتوانند آزمایشهای علمی انجام دهند.
برای هوش تصویری-فضایی، محیط بازی را فراهم کنید که بتوان در آن از ابزارهای هنری مختلف استفاده کرد.
برای هوش جنبشی-بدنی یک محیط باز که بتوان در آن حرکات بدنی و فیزیکی را انجام داد مورد نیاز است.
برای هوش موسیقیایی، فضایی را در نظر بگیرید که بتوان در آن به موسیقی گوش داد و موسیقی ساخت، شاید بهتر باشد از دیوارهای عایق صدا و هدفون نیز در این کلاس بهره ببرید.
برای هوش طبیعت گرا، یک فضا در محیط باز بیرون از کلاس در نظر بگیرید و یا از آکواریوم یا تراریوم داخل فضای بسته می توانید استفاده کنید.
برای هوش میان فردی، باید محیطی فراهم شود که میزهای بزرگی در آن برای کارگروهی وجود داشته باشد، در عین حال محیطی برای فعالیتهای فردی نیز نیاز است.
چگونه باید این هوشهای چندگانه را در کلاس خود تشخیص داد؟
اینکه بفهمیم در یک کلاس هر یک از دانش آموزان در کدام یک از انواع هوش قوی تر هستند کار ساده ای نیست. مشاهدهی دقیق و کار کردن و تعامل با دانش آموزان برای فهم اینکه چه چیزی برایشان بهتر است کلید این سوال است.
روی فعالیتهای سنتی تمرکز کنید
فعالیت های سنتی کلاس درس بیشتر روی هوش کلامی و منطقی-ریاضی تمرکز دارند. این فعالیت ها باید انجام شوند تا سایر انواع هوش ها را هم در بر بگیرند. برای مثال، معلمین می توانند که از مناظره در کلاس برای آموزش منطق یا ابزارهایی مثل پازل و خمیربازی برای آموزش ریاضی استفاده کنند.
نتایج این برنامه
وقتی نظریهی هوشهای چندگانه به طور صحیح در کلاس درس پیاده میشود، میتواند اثرات مثبت متعددی داشته باشد. دانش آموزان احساس مسئولیتپذیری و خود جهت دهی و استقلال بیشتری نشان می دهند و مشکلات عدم نظرم پذیری کاهش پیدا میکند. دانش آموزان مهارتهای جدید را یاد میگیرند و به کار میبرند و مهارتهای یادگیری گروهی افزایش پیدا میکند و در مجموع موفقیتهای تحصیلی افزایش پیدا میکند.
نقش معلم
نقش معلم در پیاده کردن نظریهی هوش چندگانه بسیار مهم است. معلمان به جای اینکه برای دانش آموزان کار کنند باید همراه آنها کار کنند، تا بتوانند بهترین فعالیتها، پروژه ها و طرح ها را پیاده کنند. معلمین باید به طور مداوم علایق و موفقیتهای دانش آموزان را در حوزههای مختلف هوشهای چندگانه مشاهده کنند و به طور دائم مطابق با نیاز دانش آموزان طراحی کلاس را تغییر دهند.
آموزش به روشی که کودکان میآموزند
آموزش با استفاده از نظریه هوش چندگانه اساسا آموزش به روشی است که کودک میآموزد. این آموزش نیازمند رها کردن باورهای قدیمی دربارهی آموزش است و به جای آن باید کودک را مرکز برنامه ریزی و طرح درس قرار داد.
فاکتورهای تحول آموزشی
مطابق نظریهی گاردنر، چهار فاکتور در تحول آموزش وجود دارند:ارزیابی، برنامهی آموزشی، آموزش معلم، و مشارکت جامعه.
گاردنر معتقد است که علاوه بر استفاده از هوشهای چندگانه، تغییر و تحول آموزشی باید از طریق راههای زیر اتفاق بیفتد:
ارزیابی: دانش آموزان باید مطابق مدل یادگیری و هوششان ارزیابی شوند، و مدلهای قدیمی ارزیابی نباید در دستورالعملها استفاده شوند.
برنامه آموزشی: در روش سنتی برنامهی آموزشی هیچ گاه تغییری نمیکند، بی آنکه دلیلی برای این عدم تغییر مطرح شود. برنامههای آموزشی باید در راستای تمرکز بر توسعهی مهارت و شکل گیری دانش تغییر کنند.
آموزش معلم: باید روشی اتخاذ شود که معلمان مستعد بیشتری جذب این حرفه شوند، و بخواهند در این حرفه باقی بمانند، و سپس این معلمان باید تشویق شوند که بیشتر از روشهای که پشتوانهی پژوهشی دارند استفاده کنند.
مشارکت جامعه: یادگیری کودکان و نوجوانان پس از تمام شدن ساعات مدرسه و خوردن زنگ کلاس به پایان نمیرسد. تمام جامعه باید خود را در آموزش کودکان و نوجوانان اجتماع متعهد و سهیم بدانند.
چالشهای نظریهی هوش چندگانه
تطبیق دادن تعداد زیادی از هوش در کلاس درس دشوار است و برخی از انواع هوش نیز ممکن است مناسب موقعیتهای آموزش گروهی نباشند.
با این همه آموزگاران باید همچنان تلاش کنند که این هوشها را در آموزش کلاس ادغام کرده و فرصت هایی برای دانش آموزان فراهم کنند که بتوانند از انواع هوش استفاده کنند. یا حداقل اگر همیشه امکان چنین چیزی وجود ندارد، گاهی چنین موقعیتهایی را فراهم کنند.
تفاوت بین هوشهای چندگانه و سبکهای یادگیری
هوشهای چندگانه و سبکهای یادگیری با وجود اینکه به یک معنی نیستند اغلب با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند. هوشهای چندگانه بیانگر تواناییهای متنوع ذهنی است، در حالی که سبک یادگیری بیانگر این است که چطور و به چه روشی یک فرد تمایل دارد یک کار را انجام دهد.
نتیجهگیری
به عنوان یک معلم، مهم است که از هوشهای چندگانه استفاده کرد. اما نخست شما باید خودتان بتوانید نظریهی هوشهای چندگانه را به درستی بلد باشید و بفهمید و بدانید که دانش آموزانتان در کدام هوشها قوی تر هستند تا بتوانید به آنها به بهترین روش ممکن آموزش دهید. به عنوان یک دانش آموز نیز مهم است که بدانید کدام هوشها در شما قوی تر است تا بتوانید موثر ترین روش یادگیری را بشناسید. امید است با خواندن این مقاله درک بهتری از هوشهای چندگانه کسب کرده باشید و بدانید که چگونه میتوانید از آن بهره مند شوید و هم به خودتان و هم به دیگران کمک کنید که بهتر و سریع تر از همیشه یاد بگیرند.
نشان دادن و اثبات هوش | فعالیتهای داخل کلاس | نوع هوش چندگانه |
داستاننویسی، متن نویسی، شعر، داستانگویی | استفاده از کتاب، داستان، شعر، ملاقات با نویسندگان، سخنرانی | هوش کلامی |
شمارش، محاسبه، فرضیهسازی، برنامهنویسی کامپیوتر | تمرین، مشق، حل مساله | هوش منطقی-ریاضی |
اجرا، خواندن، رقصیدن و ساختن موسیقی | گوش دادن به موسیقی، شرکت در کنسرت | هوش موسیقیایی |
طراحی، نقاشی، تصویرسازی، طراحی گرافیک، کلاژ، پوستر، عکاسی | استفاده از پوستر، اسلاید، اثر هنری، نمایش، بازدید از موزه | هوش تصویری-فضایی |
ازبرخوانی، اجرای ورزشی، مسابقه | استفاده از فیلم، ویدئو، تمرین، تمرین ریتم | هوش جنبشی- بدنی |
نمایش، مناظره، کارگروهی | تیم سازی، کار گروهی | هوش میان فردی |
یادداشت روزانه نویسی، خاطره نویسی، تغییر رفتار و عادت | زمانی برای تامل، مدیتیشن | هوش درون فردی |
جمع آوری، دسته بندی، و مراقبت از حیوانات و گیاهان | تراریوم، آکواریوم، حیوان خانگی برای کلاس، بازدید از زمین کشاورزی، باغ وحش و باغهای گیاهشناسی، قدم زدن در طبیعت | هوش طبیعتگرا |