ورزشکاری را در یک رشتهی انفرادی ورزشی در نظر بگیرید که کسب مدال طلای المپیک هدف اصلی زندگیاش است و تمام تلاشش را در جهت نایل شدن به این امر اختصاص داده است. کوشش به بار مینشیند و در میان هزاران نفری که برای رسیدن به رتبهی اول سعی میکردند، نشان خوشرنگ را کسب میکند. او به مقصودش رسیده است اما دیگر هدفش تمام شده است. شاید برای المپیکهای بعدی دوباره همان هدفگذاری را انجام دهد و حتی موفقیتهای دیگریها را هم تجربه کند، اما در آخر چه؟! روزی میرسد که باید از ورزش قهرمانی خداحافظی کند.
اما چه کار کنیم که اهدافمان به پایان نرسند؟
حال فرض کنیم که این قهرمان المپیک با این ذهنیت به ورزش حرفهای روی آورده بود که علاوه بر رسیدن به موفقیتها به تکامل تکنیکها و تاکتیکها نیز میاندیشید و هر روز از آموختن نکات تازه و تثبیت هر چه بهتر آموزههای گذشته احساس رضایت داشت. در این صورت او نه تنها از قهرمانی(هدف) لذت میبرد بلکه از مسیر قهرمانی(ارزش) نیز محظوظ میشد.
پس زمانی که اهدافمان را مبتنی بر ارزشهایمان انتخاب کنیم، همیشه در حال تکامل و یادگیری هستیم. اینگونه اهدافمان نقطهی پایانی نخواهند داشت چرا که برای تکامل و یادگیری انتهایی وجود ندارد. با این نگرش ذهنی متفاوت، احساس رضایت بیشتری را از زندگیتان تجربه خواهید کرد.
ثبت کلمه عبور خود را فراموش کردهاید؟ لطفا شماره همراه یا آدرس ایمیل خودتان را وارد کنید. شما به زودی یک ایمیل یا اس ام اس برای ایجاد کلمه عبور جدید، دریافت خواهید کرد.